سه گام اساسی برای استفاده از روح و حقیقت نماز
بارالها، ما را از خواب غفلت بیدار كرده، به سوى خود متوجه نما و قلب و دل ما را نسبت به خود خاشع گردان و نمازهاى ما را «نماز خاشعان» قرار ده.
مادر همه ارزشها و كمالات انسانى «ایمان به خدا» است. در روایات ما آمده است كه: نماز معراج مؤمن است(1)؛ پس چرا ما سالها نماز مىخوانیم و حتى یك بار نیز احساس نمىكنیم به معراج رفته باشیم؟!
قرآن مىفرماید: همانا نماز از كار زشت و ناپسند باز مىدارد(2)؛ پس چرا ما عمرى است نماز مىخوانیم، اما هنوز این همه مرتكب گناه و اعمال زشت مىشویم؟! و دهها اثر دیگر كه در آیات و روایات ذكر شده، ولى ما آن را در خود نمىبینیم.
آنچه ما به جا مىآوریم صورت ظاهرش شبیه نماز است و ما تنها اداى نماز را در مىآوریم! كسى كه وقتى «السلام علیكم و رحمه ا... و بركاته» مىگوید، تازه یادش مىآید كه نماز مىگزارده است، آیا به راستى «نماز» خوانده است؟! بسیارى از ما مسایلى را كه در فرصتهاى دیگر نمىتوانیم به آنها فكر كنیم به وقت نماز موكول مىكنیم تا در حین نماز به تحلیل و بررسى آنها بپردازیم! نمازهایى كه ما مىخوانیم نه تنها موجب تكامل ما نمىشود، كه ما باید از آنها توبه كنیم!
عوامل حواس پرتی در نماز
1) دلبستگی به دنیا: از مهمترین عوامل حواس پرتی در نماز، دلبستگی به دنیا و اسارت و فریفتگی در برابر آن است. به هنگام نماز، ما باید به طور كل خود را از دنیا جدا كرده و دنیا را با تمام زشتیها و زیباییهایش، خوشیها و ناخوشیهایش، به حال خود رها كرده و با تمام وجود خود را در محضر خداوند بیهمتا دیده و صفحه قلب خود را در اختیار آن معشوق واقعی قرار داده و تنها به او دل بسته و با او باشیم.
ششمین اختر تابناك آسمان ولایت امام صادق(ع) در كلامی زیبا و دلنشین در این باره میفرماید: «هنگام نماز، از دنیا و آنچه در آن است، مأیوس شو و تمام هدف و توجه ات به خدا باشد و یاد روزی باش كه در برابر عدل الهی قرار میگیری.» (3)
خداوند مهربان در كلام نورانی خود دنیا را به عنوان بازیچه معرفی كرده و به زیبای می فرماید: «همانا زندگی دنیا، بازیچه و سرگرمی است.» (4)
پیامبر اكرم(ص) در یكی از وصایای نورانی خویش به امیر المؤمنین علی بن ابی طالب (ع) می فرماید: ای علی، اگر دنیا، به اندازه بال پشه ای نزد خداوند متعال ارزش داشت، جرعه ای از آب دنیا را به كافر نمی داد. (5) بنابراین دنیایی كه به اندازه یك بال پشه در درگاه الهی ارزش ندارد، نباید صفحه قلب ما را از عشق و محبت خود پر كند، به گونه ای كه در آن جایی برای عشق و محبّت خداوند بیمثال باقی نماند.
2) آلودگی به گناهان: یكی دیگر از عوامل مهمّ حواس پرتی در نماز، آلودگی به گناه است؛ در روایتی زیبا امام صادق(ع) می فرماید: «پدرم میفرمود: هیچ چیزی مانند گناه قلب را تباه نمیكند، زیرا قلب پیوسته به گناه تن در میدهد تا جایی كه گناه بر قلب چیره میشود و قلب را وارونه می سازد.» (6)
این روایت زیبا بیانگر این مطلب است كه انسان گنهكار در اثر وارونه شدن قلبش از دریای رحمت الهی بی نصیب گشته كه نتیجه آن چیزی نیست جز محرومیت از لذّت عبادت.
نماز یعنى اینكه بنده در برابر خداوند بایستد و اظهار بندگى كند و دست نیاز به سوى او داشته باشد. كسى كه به نماز مىایستد باید محضر خدا را درك كند و بداند در برابرچه مقامى ایستاده است ودر نتیجه، وظیفه بندگى را با نهایت خضوع و خشوع به جاى آورد.
گام اول: توجه، به آنچه می كنیم
اولین گام براى نایل شدن به حقیقت و روح نماز این است كه توجه داشته باشیم كه چه مىكنیم . از همان ابتدا كه براى تكبیره الاحرام مىایستیم و قبل از آن كه «ا... اكبر» بگوییم، باید توجه كنیم كه براى چه این جا ایستادهایم و مىخواهیم چه بكنیم. حتى جلوتر از آن، از همان اولین كلمه و جملهاى كه شروع به اذان و اقامه مىكنیم، توجه داشته باشیم كه این جملات براى چیست.
گام دوم: توجه به آنچه می گوییم
گام دوم براى خواندن نمازى كه بتوانیم از آن بهره ببریم، این است كه هر جمله و ذكرى را كه مىگوییم، به معنا و مفاد آن توجه داشته باشیم. این چیزى است كه حتماً باید بر آن اصرار بورزیم. اگر در یك نماز، موفق به این كار نشدیم، در نماز بعدى حتماً سعى كنیم كه این كار را انجام دهیم. اگر در نماز بعدى هم موفق نبودیم، در نماز پس از آن سعى كنیم، و خلاصه، این امرى است كه حتماً باید به آن دست پیدا كنیم. براى این كار مىتوانیم به این صورت عمل كنیم كه قبل از اداى هر جملهاى، ابتدا معناى آن را در ذهن حاضر كنیم و سپس آن جمله را ادا كنیم.
گاهى لطف و عنایت تا بدان حد است كه در هنگام سخن گفتن با او در حالى كه ما غافلیم و توجهمان به چیزهاى دیگر است، خداى متعال خود دست ما را مىگیرد و قلب ما را متوجه خود كرده و مىفرماید: «بنده من كجایى؟! من با تو و به یاد تو هستم، تو در كجا سیر مىكنى؟! بیا و روى دلت را به من بنما و با من نجوا كن!»
اگر كسى در حالى كه با شما سخن مىگوید، رویش را به سویى دیگر كرده و مرتب بالا و پایین و چپ و راست را نگاه كند، آیا آن را بزرگترین اهانت و بى احترامى به خود تلقى نمىكنید؟! به راستى عبادتها و نمازهاى ما «اهانت» است یا «عبادت»؟! در روایتى از پیامبر اكرم(صلى ا... علیه وآله) نقل شده است كه حضرت مىفرمایند: آیا كسى كه چنین نمازى مىخواند، نمىترسد از اینكه خداى متعال او را به صورت الاغى مسخ نماید؟!
گام سوم: تناسب باور قلبى مان با اذكار نماز
مرحله سوم در این مسیر آن است كه سعى كنیم حال و باور قلبى ما نیز متناسب با همان چیزى باشد كه به زبان مىآوریم. اگر در نماز مىگوییم: «إِیّاكَ نَعْبُدُ وَ إِیّاكَ نَسْتَعِینُ»، باید حالمان نیز به گونهاى باشد كه واقعاً جز خدا از هیچ كس دیگرى یارى نخواهیم و امید و اعتمادمان به كسى جز او نباشد. وقتى تكبیره الاحرام و «ا... اكبر» مىگوییم، باید باور قلبى مان نیز این باشد كه خدا را «بزرگترین» بدانیم.
در هر حال، راههاى متعددى براى خروج از غفلت و توجه به خداى متعال وجود دارد. همه این راهها متوقف بر نوعى معرفت و شناخت است. اگر بخواهیم در حال نماز خشوع داشته باشیم و متوجه ذات اقدس متعال گردیم، باید از پیش، این معرفتها را كسب كنیم و آنها را پیوسته وجهه نظر خود قرار دهیم. بویژه باید دقایقى قبل از نماز، به معارفى كه از پیش كسب كردهایم توجهى خاص بنماییم؛ این كار در ایجاد خشوع در حین نماز، بسیار مؤثر است.
بارالها، ما را از خواب غفلت بیدار كرده، به سوى خود متوجه نما و قلب و دل ما را نسبت به خود خاشع گردان و نمازهاى ما را «نماز خاشعان» قرار ده؛ آمین.
منبع:tebyan.net
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: